به تازگی وارد بازی وبلاگی شده ام که در کامنتهای این پست و این پست و این پست و این پست به راه افتاده است . جالب بحث برای من از آنجا ناشی شده است که شخصی به نام (( طلبه )) بازیی را براه انداخته است به این صورت :
اگر موافق باشيد چيزي شبيه بازي هاي وبلاگي راه بياندازيم ولي در عرصه همين سايت/وبلاگ و حتي المقدور در ذيل همين پست. به اين صورت كه هر يك از ما خودمان را به جاي آقاي خاتمي بگذاريم و بعد بگوييم كه اگر ما جاي ايشان رئيس جمهور بوديم چه مي كرديم.البته هنگام قضاوت كردن موارد ذيل را به طور جدي در نظر بگيريم:
۱. رئيس جمهور يك مملكت هستيم. نه رئيس يك حزب سياسي يا لزوما نماينده يك قشر اجتماعي، مثلا روحانيت.
۲. تنها نيرو و قوه مملكت هم نيستيم بلكه رئيس يكي از قواي سه گانه كشور هستيم كه بر اساس قانون جايگاهش ذيل جايگاه رهبري نظام است.
۳. از طريق كودتا و سرنگوني يك رژيم هم سر كار نيامده ايم. بلكه طي يك روند انتخاباتي ، با نقاط قوت و ضعف خود انتخاب شده ايم.۴. وعده تغيير نظام، مشي مسلحانه، تغيير نظام و ... را هم نداده ايم
۵. گفتمان مان هم گفتمان اصلاح طلبي است.۶
. با طيف هاي مختلف سياسي و اجتماعي. فرهنگي و ديني و ... سر و كار داريم كه هر كدام نيازها و خواسته ها و انتظارات خاص خود را دارند.
۷. از طريق مردمي انتخاب شده ايم كه طيف متنوعي از انگيزه ها را براي راي دادن به ما دارند. انگيزه هايي كه گاه بسيار متضاد است و نمونه هايي از آنها را در اين سايت مي بينيم.
۸. از طريق مردمي انتخاب شده ايم كه داراي روحيات و بافت فرهنگي و شاخصه هاي تاريخي خاص خود هستند . به عنوان مثال بسياري از آنها گمان مي كنند تنها وظيفه آنها دادن يك راي به يك شخص خاص و داشتن توقع ها و انتظارات گوناگون از اوست.
من بطور موردی پرسیدم : اگر شما بجای آقای خاتمی بودید در برابر تحصن نمایندگان در مجلس ششم چه واکنشی نشان می دادید ؟
جواب (( طلبه )) به این سوال این بوده :
در پاسخ می توان گفت با توجه به آن شرط ها و شرایطی که در کامنت دوم گفتم، طبیعتا آقای خاتمی نمی توانست و نمی باید بر خلاف سخن رهبری حرکت کند(توجه داشته باشید که ایشان به قول آقا حمید قواعد بازی را پذیرفته بود و به میدان ریاست جمهوری آمد. لذا نمی توانست خلاف آن عمل کند). بله می شد برنامه ریزی هاو تدبیرهایی را اندیشید که کار به اینجا نکشد یا دست کم اینقدر شدت پیدا نکند.اگر بخواهیم مطلب را به موضوع این یکی دو پست خانم توحید لو پیوند بزنیم باید سوالی که شما مطرح کرده اید را ببریم در قالب آسیب شناسی اصلاحات و اصلاح طلبان. چرا که آنها باید می دانستند که جایگاه نمایندگی در کشور ما چگونه است و چه نسبتی با دیگر قوا دارد.این مطلب همچنین به نوعی نسبت با بی برنامگی کسانی دارد که سردمدار اصلاحات بودند.
و اما جواب من به ایشان :
به (( طلبه ))
گفته ای که : " در پاسخ می توان گفت با توجه به آن شرط ها و شرایطی که در کامنت دوم گفتم، طبیعتا آقای خاتمی نمی توانست و نمی باید بر خلاف سخن رهبری حرکت کند(توجه داشته باشید که ایشان به قول آقا حمید قواعد بازی را پذیرفته بود و به میدان ریاست جمهوری آمد. لذا نمی توانست خلاف آن عمل کند) "
اتفاقا آقای خاتمی هم همین کار را کرد و طبق نظر رهبری عمل کرد هیچ کس هم منکر این نیست که آقای خاتمی کار دیگری کرده باشد . ولی موضوع بحث ما این بود که اگر هر یک از ما بجای آقای خاتمی بودیم چه کار دیگری می توانستیم انجام دهیم . اینجور که شما گفتید مثل اینکه آقای خاتمی خود در اینجا عملی را از روی اراده خود انجام نداده است و تنها نظر رهبری را اجرا کرده است ، پس با این حساب چه تفاوتی می کند که من بجای آقای خاتمی باشم یا شما یا هر کس دیگری ؟ !!!
به این ترتیب فکر می کنم شما با این حرفتان دقیقا حرف ((حمید )) را در چند کامنت قبل را تایید می کنید که گفته بود : " همچین رییس جمهوری مترسک هست و نمیتواند کاری پیش ببرد با وجود یک دیکتاتور مانند ولایت مستبده فقیه . پس این بازی مضحک هست.و از بیخ باطل است. ". میبینید که (( حمید )) هم همین حرف را می زند. آیا به نظر شما قواعد این بازی که شما می گویید خاتمی آن را پذیرفته بود ، قوانینی عادلانه است که هر کس در این مسند بود باید از آنها اطاعت کند ؟ واقعا این با کدام عدالت جور در میآید که در حساسترین مواقع بازی (لازم هم نیست زیاد حساس باشه در بقیه جاها هم همینطوره ولی نه به این صورت مستقیم – بطور غیر مستقیم ) ریسجمهور منتخب 22 میلیون نفر از مردم از خود اراده ای نداشته باشد و از همان اول قاعده ای را قبول کند که بر طبق آن میلیونها رای مردمی که به ریسجمهور (به قول شما مردمی) رای میدهند به یک رای (( رهبر )) نیارزد ؟!!!!
حال مردم به کدامین قانون باید چنگ بزنند تا ذره ای از حقشان را بستانند ؟ فانونی که ، قانون اساسیش حکم حکومتی رهبر را فرای میلیونها رای مردم میبیند ؟ !!!
آبا این این رهبر چه میداند که میلیونها مردم از مردو زن ، عامی و تحصیلکرده و روشنفکر نمیدانند ولی او میداند ؟ چه سریست که حتی مردمی که به این قانون بی قاعده تن داده اند حتی نباید بدانند که رهبرشان (بالفرض محال که همه این رهبر را قبول داشته باشند) به چه فکر می کند و چه مصلحتی را برای مردم و نظام در نظر گرفته که چنین می کند ؟ !!!! قاعده بازیی که شما از آن می گویید به این میماند که دو تیم فوتبال با هم بازی کنند با این قاعده پذیرفته شده بین طرفین که اگر مثلا تیم الف از تیم ب در نتیجه جلو بود تیم ب این حق را داشته باشد تا بدون مزاحمت تیم الف به تعدادی گل به تیم الف بزند که نتیجه بازی به نفع تیم ب تغییر کند. اگر هم تیمی این قاعده بازی را قبول نکند خودبخود از گردونه مسابقات حذف میشود. خب در اینجا ظاهرا تیمها با هم رقابت سختی را دارند ولی در نهایت هر کسی که کمترین بهره را از ضریب هوشی برده باشد میداند که در نهایت این تیم ب برنده تمام بازیها خواهد بود و قهرمانی از آن اوست .
(( طلبه )) جان قبول کن که قاعده بازی از بیخ و بن غلط است و ناعادلانه و انتظاری که مردم از آقای خاتمی داشتند این بود که حداقل یک بار هم که شده از موضعی که توسط 22 میلیون نفر به او تنفیض شده بود از حق آنها دفاع کند . مسلما این احقاق حق شوریدن بر علیه رهبری را میطلبید و نه آقای خاتمی هر کس دیگری هم بعد از ایشان نه با 22 میلیون رای بلکه با 44 میلیون رای هم وارد این بازی شود بدون اینکه جسارت شکستن قاعده بازی را داشته باشد ، وضع همین است که بوده و خواهد بود .
گفته ای که : " در پاسخ می توان گفت با توجه به آن شرط ها و شرایطی که در کامنت دوم گفتم، طبیعتا آقای خاتمی نمی توانست و نمی باید بر خلاف سخن رهبری حرکت کند(توجه داشته باشید که ایشان به قول آقا حمید قواعد بازی را پذیرفته بود و به میدان ریاست جمهوری آمد. لذا نمی توانست خلاف آن عمل کند) "
اتفاقا آقای خاتمی هم همین کار را کرد و طبق نظر رهبری عمل کرد هیچ کس هم منکر این نیست که آقای خاتمی کار دیگری کرده باشد . ولی موضوع بحث ما این بود که اگر هر یک از ما بجای آقای خاتمی بودیم چه کار دیگری می توانستیم انجام دهیم . اینجور که شما گفتید مثل اینکه آقای خاتمی خود در اینجا عملی را از روی اراده خود انجام نداده است و تنها نظر رهبری را اجرا کرده است ، پس با این حساب چه تفاوتی می کند که من بجای آقای خاتمی باشم یا شما یا هر کس دیگری ؟ !!!
به این ترتیب فکر می کنم شما با این حرفتان دقیقا حرف ((حمید )) را در چند کامنت قبل را تایید می کنید که گفته بود : " همچین رییس جمهوری مترسک هست و نمیتواند کاری پیش ببرد با وجود یک دیکتاتور مانند ولایت مستبده فقیه . پس این بازی مضحک هست.و از بیخ باطل است. ". میبینید که (( حمید )) هم همین حرف را می زند. آیا به نظر شما قواعد این بازی که شما می گویید خاتمی آن را پذیرفته بود ، قوانینی عادلانه است که هر کس در این مسند بود باید از آنها اطاعت کند ؟ واقعا این با کدام عدالت جور در میآید که در حساسترین مواقع بازی (لازم هم نیست زیاد حساس باشه در بقیه جاها هم همینطوره ولی نه به این صورت مستقیم – بطور غیر مستقیم ) ریسجمهور منتخب 22 میلیون نفر از مردم از خود اراده ای نداشته باشد و از همان اول قاعده ای را قبول کند که بر طبق آن میلیونها رای مردمی که به ریسجمهور (به قول شما مردمی) رای میدهند به یک رای (( رهبر )) نیارزد ؟!!!!
حال مردم به کدامین قانون باید چنگ بزنند تا ذره ای از حقشان را بستانند ؟ فانونی که ، قانون اساسیش حکم حکومتی رهبر را فرای میلیونها رای مردم میبیند ؟ !!!
آبا این این رهبر چه میداند که میلیونها مردم از مردو زن ، عامی و تحصیلکرده و روشنفکر نمیدانند ولی او میداند ؟ چه سریست که حتی مردمی که به این قانون بی قاعده تن داده اند حتی نباید بدانند که رهبرشان (بالفرض محال که همه این رهبر را قبول داشته باشند) به چه فکر می کند و چه مصلحتی را برای مردم و نظام در نظر گرفته که چنین می کند ؟ !!!! قاعده بازیی که شما از آن می گویید به این میماند که دو تیم فوتبال با هم بازی کنند با این قاعده پذیرفته شده بین طرفین که اگر مثلا تیم الف از تیم ب در نتیجه جلو بود تیم ب این حق را داشته باشد تا بدون مزاحمت تیم الف به تعدادی گل به تیم الف بزند که نتیجه بازی به نفع تیم ب تغییر کند. اگر هم تیمی این قاعده بازی را قبول نکند خودبخود از گردونه مسابقات حذف میشود. خب در اینجا ظاهرا تیمها با هم رقابت سختی را دارند ولی در نهایت هر کسی که کمترین بهره را از ضریب هوشی برده باشد میداند که در نهایت این تیم ب برنده تمام بازیها خواهد بود و قهرمانی از آن اوست .
(( طلبه )) جان قبول کن که قاعده بازی از بیخ و بن غلط است و ناعادلانه و انتظاری که مردم از آقای خاتمی داشتند این بود که حداقل یک بار هم که شده از موضعی که توسط 22 میلیون نفر به او تنفیض شده بود از حق آنها دفاع کند . مسلما این احقاق حق شوریدن بر علیه رهبری را میطلبید و نه آقای خاتمی هر کس دیگری هم بعد از ایشان نه با 22 میلیون رای بلکه با 44 میلیون رای هم وارد این بازی شود بدون اینکه جسارت شکستن قاعده بازی را داشته باشد ، وضع همین است که بوده و خواهد بود .
(من اگر جای آقای خاتمی بودم تقدس امر رهبری را می شکستم و به رای مردم احترام میگذاشتم. به همین سادگی . )
البته بقیه هم جوابهایی دادند که میتوانید در کامنت دانی پستهای گفته شده در بالا ببینید .
قضاوت با شما
تو که داری این کار رو میکنی خب بشیت جای امام زمان، بهتر نیست؟ بازیشم باحال تر میشه، قایم موشک هم داره
پاسخحذفمنظورت چیه (( هوس مبهم )) ؟؟؟
پاسخحذفنوشته بودی که قراره خودتون رو جای خاتمی بزارین و .... منم گفتم که حالا که دارین این کار رو میکنین چرا خودتون رو جای امام زمان یا حتی خدا نمیزارین و برنامه هاتون رو بگین
پاسخحذفD: