۱۳۸۷ اسفند ۵, دوشنبه

درد دل

از وقتی سر کار میرم زندگیم یه جورایی عوض شده . خیلی کارهایی که قبلا انجام میدادم رو الان دیگه نمیرسم انجام بدم . مثلا قبلا خیلی کتاب میخوندم ، ولی الان تقریبا میتونم بگم هیچی نمیخونم . :- . قبلا هر از چند گاهی یه فیلم میدیدم ، الان 2-3 تا فیلم خریدم همینجوری موندن منتظرن تا من برم ببینمشون . قبلا روزنامه و خبر زیاد میخوندم الان از فرط خستگی فقط میرم تیتر بعضیهاشون رو میخونم . قبلا وبلاگ زیاد میخوندم ولی الان فقط شده 1 وبلاگ که میخونم . و ...
حتی همین وبلاگ در پیت خودم رو هم قبلا بیشتر میرسیدم به روز کنم . ولی الان ... :-(
کم کم دارم نگران میشم که اگر زندگیم بخواد به همین شیوه ادامه پیدا کنه تبدیل میشم به یه ربات که صبح ساعت 7:30 سر کار حاضر میشه ، عصر ساعت 6-7 از سر کار برمیگرده و در این فاصله تا ساعت 11-12 شب که وقت استراحت شبانه برسه مشغول رکاور کردن خودشه تا فردا صبح دوباره سر حال و شاداب بتونه بره سر کار و دوباره در خدمت سیستم باشه و باز روز از نو روزی از نو .
نمیدونم من به این نو زندگی هنوز عادت نکردم یا واقعا زندگی همینه و همه اینجوری زندگی میکنن . تازه من مجردم ، حالا تصور کنید یکی متاهل باشه و برگرده خونه تازه باید با یه سری مشکلات دیگه هم دسته پنجه نرم کنه.
الانم که تازه از ماموریت 2 روزه برگشتم و احساس کسی رو دارم که حساب کتک خورده باشه. فکر کنم بیشترش بخاطر این ونی بود که ما رو رسوند تا تهران . من بدبخت نشسته بودم درست روی یکی از چرخها . این ماشین هم که مدام میفتاد تو دست انداز و من بدبخت 2 متر پرت میشدم بالا . حالا تصور کنید 3 ساعت همین وضع ادامه دشته باشه . :- . آآآآآآآآخ بدنم درد میکنه .... :-

یه جک بگم ؟ ... باشه میگم ولی بگم اینی که میگم عین واقعیته :
یه روزی از همین روزا (مثلا 22 بهمن همین امسال) رئیس جمهور محبوب و و مردمی ما ، آقای احمدینژاد داشتن در میدان آزادی سخنرانی میکردند. حرف زد و زد و زد تا رسید به آمریکای جهان خوار. ظاهرا ایشون خیلی دوست دارن تا قبل از پایان این دوره ریاست جمهوریشون یه گپی با آمریکاییها بزنند . داشتن شرط هاشون رو میگفتن که ما چجوری با آمریکا سر میز مذاکره میشینیم . مثلا اینکه فضای گفتگو باید عادلانه باشه ، آمریکا از موضع بالا با ما حرف نزنه ، گفتگو در فضای همراه با احترام متقابل باشه و در آخر اینکه ملت ما !!! اهل گفتگو هستند و از گفتمان استقبال میکنند و از این جور حرفها ... آقا یهو ما دیدیم ملت سلحشور و همیشه در صحنه برای تایید حرف رئیس جمهورشون با صدای بلند شعار میدادن : "مرگ بر آمربکا ، مرگ برآمریکا" .
آقا ما مونده بودیم پای تلویزیون حیرون که این ملت سلحشور چقدر بجا ، به موقع و با شعار مناسب حرف رئیس جمهورشون رو تایید کردند. واقعا آدمهای جالبی هستند که میرن راه پیمای ، یه جورایی با مزه هستند.

راستی شنیدین یه مبلغ ناچیزی در حدود 1.5 میلیارد دلار از پولهای مملکت گم شده ؟ البته آقای احمدینژاد در مصاحبه تلویزیونی که داشتن رفع ابهام کردند . ایشون صراحتا گفتند که این مبلغ ناچیز اشتباه محاسباتی دوستان در سازمان محاسبات بوده . !!! البته لازم به یادآوریه که ظاهرا این اشتباه محاسباتی مربوط به زمانی هست که آقای رحیمی معاون ایشون رئیس این سازمان بودند !!! راستی فکر نمیکنید اگر این ماجرا در هر کشور دیگه ای اتفاق میافتاد نماینده های مجلسش بابای رئیس جمهور رو در نمیآرودن ؟ !!!

به عنوان حسن ختام یه سوال مطرح میکنم ، جوابش رو هم به هر صندوق پستی که خواستید پست کنید.
به نظر شما نماینده های ما در مجلس شورای اسلامی کارکرد مفیدتری دارند یا یک گوسفند ؟

۶ نظر:

  1. نترسین تبدیل به ربات نمی شین از قدیم گفتن کار جوهر مرده
    من فقط روزی 5ساعت سر کارمی رم می خواین یه کم از وقتامو بهتون قرض بدم
    گاهی وقتا از اینکه نمی دونم با این وقتای اضافی چی کار کنم عذاب وجدان می گیرم
    ضمنا دیگه به گوسفندا توهین نکنین!!!!!!

    پاسخحذف
  2. آقای حجت حالتون خوبه؟؟؟
    اتفاقی افتاده؟؟؟
    این درددل شما بدجوری این جا مونده ها!

    پاسخحذف
  3. سلام
    خوبم . اتفاقی هم نیافتاده . همین نزدیکیها هستم. زووود برمیگردم . ممنون که سر میزنی . :-)

    پاسخحذف
  4. امیدوارم عمل لیزیک موفقیت آمیز بوده باشه و به زودی بتونین بنویسن!!(نویسیدنتون بیاد)

    پاسخحذف
  5. نه عزیزم لیزیک هنوز نکردم . این چند وقت وقت نشده که بنویسم . این 3-4 روز هم که به اینترنت دسترسی نداشتم (ماموریت بودم) . امیدوارم فرصتی پیدا بشه که دوباره بنویسم . :-)

    پاسخحذف
  6. البته من تو این مدت یه وبلاگ درست کردم دلم می خواست به عنوان داداش بزرگتر و صاحب تجربه بیای نظر بدی اما هر کاری کردم روم نشد آدرسشو برات بزارم....چون هنوز به نظرم خیلی کار داره ....من می خواستم یه کم بیشتر یاد بگیرم اما خب مثه اینکه شما حالا حالا ها وبلاگتون توی یه تعطیلی خاموش خواهد بود...
    به هر حال امیدوارم موفق باشی

    پاسخحذف

 
موج سبز