۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه

چگونه من وبلاگ نویس شدم

به نام خدا ، او که نامش آرامش بخش دلهاست
سلام به همگی
این اولین پست من در این وبلاگ هست . اصلا خودم هم نمی دونم چجوری شد که اومدم اینجا و این وبلاگ رو درست کردم . راستش من هیچوقت فکر نمیکردم که یه روزی این کار رو بکنم . ولی خب اینم برای خودش یه ماجرایی داره . من یه چند وقت بود که علاقه وافری پیدا کرده بودم به خوندن وبلاگ این و اون . خلاصه وارد یه وبلاگ میشدم باید از اول تا آخرش رو می خوندم ( البته اگر ازش خوشم میومد ) حتی کار به جایی میرسید که آرشیو بعضیهاشون رو هم میرفتم می خوندم . نمی دونم چی بود ولی هر چی که بود یه حس کنجکاوی در من بوجود که می خواستم بدونم اینی که این وبلاگ رو نوشته چجور آدمیه و چجوری فکر میکنه . برام هم فرقی نمیکرد چجور چیزی نوشته باشه . حالا هر چیزی ممکن بود توجه من رو به خودش جلب کنه . سیاسی ، اجتماعی ، طنز ، خاطرات فردی ، بعضی مواقع هم خب رمی خوردم به موارد س.ک.سی و .... و البته که اونم می خوندم . اصلا هم برام مهم نیست در مورد من چی فکر می کنید به نظر من وبلاگهایی هم که به مقوله مهم پورن می پردازن مبتونن هم جالب باشند و هم شاید کمی تا قسمتی آموزشی . ( راستی ، راست میگن که اگر س.ک.س رو اینجوری بنویسیم فیلتر نمیشیم ؟!!!!!!!! اگر اینجوریه که باید بگم رباطهای فیلتر کن مخابرات خیلی احمق هستند . ) خلاصه داشتم می گفتم همینجوری که من در این دنیای وبلاگی می چرخیدم بعضیهاشون رو من با دقت بیشتری دنبال میکردم و کم کم شروع کردم به کامنت گذاشتن برای بعضیهاشون . اولش کامنت هام خیلی کوتاه و الکی بود و همینجوری برای ابراز وجود و اینکه بگم آره منم دارم میام اینجا مطلبت رو دبدم یه چیزی مینوشتم . بعدش کم کم توجهم به کامنتهای بقیه افرادی که میومدند اونجا کامنت میگذاشتن جلب شد و اونها رو که می خوندم از بعضیهاشون واقعا لجم می گرفت و حسابی .... مخصوصا که موضوع بحث سیاسی باشه ، منم حساس نسبت به این قضیه با رگ گردنی ورقلمبیده شروع می کردم به شخص مزبور در ان کامنت دونی . کم کم دیدم بعضی از کامنتهام زیادی داره طولانی میشه خودش در حد یک پست در اومده . از اون طرف هم خیلیها ( و حتی نویسنده وبلاگ ) صداش در میومد که " آقا به ما چه مربوطه که تو میای اینجا با فلانی دعوا می کنی " . از یه طرفی هم بعضی از طرفدارن آن شازده محترم ( شاید خود شازده با اسمهای جعلی متفاوت ) با بهانه های بی تربیت بودن من و خارج شدن من از ادب و احترام ( حالا نه اینکه خودشون سرمنشا اخلاق و ادب و احترام بودن ) به من حمله می کردن و .... خلاصه سرتون رو درد نیارم ( البتخ فعلا فقط خودم هستم که با خوذم حرف میزنم امیدوارم بعدا کسانی باشند که این مطلب رو بخونن D -: )
من هم کمر همت بستم تا از این بن بست رهایی پیدا کنم . بهترین کار رو این دیدم که بیام بشینم اینجا برا خودم تو خونه خودم هر چی که دلم خواست بنویسم که دیگه مزاحم کسی نباشم و به قولی سربار نویسنده وبلاگهای دیگه هم نباشم .
آآآآآآآآآخیششششششششش چقدر اینجا خوبه . هر چی دلم بخواد مینویسم هیچکس هم نیست که به من گیر بده . ( چار دیواری ، اختیاری ) این هم خلاصه ای بود از ماجرای وبلاگ نویس شدن من ... : ) و اما چرا اومدم در blogspot مطلب بنویسم . خیلی ساده است . من به سایتهای ایرانی هیچ اعتقادی ندارم . چون تنها چیزی که لارمه یه همچین محیطی است در انها حاکم نیست . . . . . آزادی .... از طرفی من ایمان عجیبی به Google و هر آنچه که این کمپانی میسازه دارم . واقعا امکاناتش فوق العادست . از یه چیزه دیگش که خوشم میاد اینه که در قسمت نظردهیش یه جور تنظیمی داره که میتونیم جوری تنظیمش کنیم که هر کسی با هر اسم جفنگی نتونه بیاد نظر بده . یعنی اول باید login کنه با آی دی گوگل بعد نظرش رو ثبت کنه . ( فکر میکنم این روزها همه دیگه یه آی دی جی میل داشته باشند ) فکر هم نمیکنم دیگه کسی اینقدر احمق باشه که برای نطر دادن با اسمهای متفاوت بره 5-6 تا آی دی جی میل درست کنه . خب یه کم زیادی حرف زدم . موضوعاتی که من در اینجا میخوام در موردشون حرف بزنم شامل موارد زیر میشه :
1 - سیاسی
2 - اجتماعی
3 - اقتصادی
4 - فرهنگی
5 - ورزشی
6 - حوادث
7 - آشپزی
8 - خاطره
9 - انتقادی ( حالا از هر چی می تونه باشه )
10 - درسی
11 - غیر درسی
12 خیاطی ( که شامل گلدوزی هم میشه )
13 - و غیره . . .
من در مورد هر کدوم از این مسائل در اندازه فهم و آگاهی خودم ( که البته کم هم نیست بلکه خیلی زیاد هم هست ) حرف میزنم و نظرات و دیدگاههای خودم رو ارائه میدم. خوستم قبلا گفته باشم که کسی نگه آقا چرا در مورد فلان چیز که سر رشته و تخصصی نداری حرف میزنی . راستش از وقتی که آقای احمدی نژاد ریسجمهور ما شده من اعتماد به نفس عجیبی پیدا کردم . آخه وقتی ایشون میتونه ریسجمهور ایران بشه و در مورد همه چیز در عالیترین سطح ممکن اظهار نظر بکنه جرا من نتونم. نه تحصیلاتم چندان کمتره نه سوادم و نه مطالعاتم ( البته از نظر مطالعه مطمئنم که من بیشترم - اینم شمه ای از اعتماد به نفس من ) خب وقتی ایشون به خودش اجازه میده که به تنهایی تصمیم بگیره که نرخ سود بانکی یه کشور 70 میلیون نفری رو تنهایی تعیین کنه و بیارش پایین من میفهمم که با این سابقه ای که دارم میتونم در هر زمینه ای نظر بدم اونم خیلی دقیق .
خیلی خب دلم نمی خواد در این پست اولم زیاد به این ریسجمهور محترم گیر بدم . وقت بسیار ... خلاصه امیدوارم که دوستان خوبی رای هم باشیم . مقدم شما میهمانان گرامی را به این وبلاگ گرامی میداریم . خوش آمدید راستی اون وبلاگی که سبب شد من هم وبلاگ دار ( بر وزن سرمایه دار ) بشم این بود .
بزودی میبینمتون . :-)
منتظر نظرات اتنقادی و پیشنهادی شما دوستان گرامی هستم . به امید دیدار .

ورود خودم رو به این دنیای جدید تبریک میگم ( از طرف همتون )

۴ نظر:

  1. مبارکه برادر. فقط یه چیزی این کامنتدونی یک ایراد داره. اونم اینکه درش نمی تونید از هویت های مجازی خبری بگیری. یعنی اینکه ادرس سایت رو از نویسنده کامنت نمی خواد و یا به سختی پیدا می شه. این در روابط وبلاگی خیلی بده. بعدا خودتون در خواهید یافت.

    پاسخحذف
  2. اول از همه مبارکه! خوشمان آمد!
    دوم این که فونتت رو سریع عوض کن که خیلی بی ریخته.
    سوم این که خیلی غلط املایی داری ها!
    چهارم این که یه دفعه دیگه راجع به رییس جمهور محترم این طوری صحبت کنی میشه 2 بار ها! مگه چشه بیچاره؟! ایدز که نداره!
    پنجم اینکه تو موضوعات مورد علاقه ات هنر (فیلم، تئاتر، موسیقی، ...) رو ندیدم. این یعنی چی؟ جا افتاده یا دوسش نداری؟
    ششم این که settings هایپر لینک ها رو طوری تنظیم کن که توی یه صفحه جدید باز بشن. اینطوری خیلی بهتره. چون صفحه خودت رو هم باز داریم.
    هفتم این که زود تند سریع من رو هم بالای سمیه توحیدلو به لیست favorite هات اضافه کن:)
    هشتم این که اتفاقاً برات مهمه که با خوندن مطالب س. ک. س. ی مردم راجع بهت چی فکر میکنن. چون اگه مهم نبود، اصلاً این جمله رو نمی نوشتی. ذهنت باید راجع به این طور مطالب آزاد و راحت باشه. همونطور که راجه به مسائل اجتماعی و سیاسی هست. چطور نگفتی "من مطالب اجتماعی و سیاسی رو میخونم و اصلاً هم برام مهم نیست که مردم راجع به من چی فکر میکنن؟" چرا این مورد رو های لایت کردی؟!!
    نهم این که چرا هنوزم کسایی هستن که آی دی گوگل نداشته باشن. مثل خود بنده. دلم هم نمی خواد داشته باشم.
    دهم این که ..... هیچی دیگه......
    من مطالبت رو خواهم خوند. دیر و زود داره. اما سوخت و سوز نداره.
    گود لاک
    :)

    پاسخحذف
  3. به نسیمک :
    اول : ممنون

    دوم : فونت رو یه تغییراتی دادم ولی کلا این بلاگر انتخابهای زیادی برای آدم نمیذاره. همشون هم شبیه به هم هستند . :-)

    سوم : غلط املایی رو هم به خوبی خودتون ببخشید سعی می کنم کم کم درستش کنم . :-)

    چهارم : ریسجمهور خودمه ، ذوست دارم سر به سرش بذارم . پس دولت مهرورزی به چه دردی می خوره . :-)

    پنجم : راستش یادم رفت هنر (فیلم، تئاتر، موسیقی، ...) رو بنویسم . کلا منظور من این بود که از همه چی حرف می زنم . همین الان اضافه می کنم .:-)

    ششم : خوذم هم خیلی دلم میخواست هاپر لینکهام تو یه صفحه دیگه باز میشد ولی خب بلد نیستم :-( . میتونی کمکم کنی ؟ :-)

    هفتم : لینک شما رو اون بالا بالاها گذاشتم می تونی بری ببینی . :-)

    هشتم : اون مورد رو زیاد جدی نگیر. همینجوری گفتم . ولی خب جزو موارد مهمه که یه روزی شاید در موردش بیشتر گفتم . ؛-)

    نهم : بله البته شما صاحب اختیاری میتونی اصلا آی دی جی میل نداشته باشی . من این رو برای کسانی گفته بودم که با چندتا اسم مختلف میان کامنت میذارن . ( که واقعا اعصاب آدم رو خرد می کنن )

    دهم : امری باشه دیگه ... :-))

    ممنون که به اینجا سر زدی . از نظرات ارزندت هم ممنون . :-) منتظرت هستم .

    پاسخحذف

 
موج سبز